جدول جو
جدول جو

معنی علی میقاتی - جستجوی لغت در جدول جو

علی میقاتی
(عَیِ می)
ابن مصطفی دباغ حلبی شافعی. مشهور به میقاتی و مکنی به ابوالفتوح. وی محدث و ادیب و نویسنده و شاعر بود (1104- 1174 هجری قمری). او راست: 1- حاشیه بر شرح الدلائل فاسی. 2- شرح الجامع الصحیح بخاری. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ خَ)
ابن حسین خیقانی حلی نجفی. لقب او در ’مصنفی علم الرجال’ به صورت ’خاقانی’ ضبط شده است. وی فقیه و اصولی بود که در بیست وششم یا بیست وهفتم رجب سال 1334 هجری قمری در نجف اشرف درگذشت. و از جمله اساتید او شیخ انصاری و میرزای شیرازی و شیخ راضی و شیخ محمدحسین کاظمی و شیخ زین العابدین مازندرانی و شیخ علی بن میرزا خلیل طهرانی بوده اند. ’خیقانی’ منسوب است به ’خیقان’ که محلی است در سواد عراق. او راست: 1- تعلیق بر فوائد آقا بهبهانی، درعلم رجال. 2- رساله ای در تمام ابواب اصول. 3- رساله ای در مهمات فقه و قواعد آن. 4- شرح اللمعه الدمشقیه. (از مصنفی علم الرجال آقابزرگ طهرانی ص 316) (از معجم المؤلفین بنقل از اعیان الشیعۀ عاملی ج 41 ص 133)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ مِ)
ابن علی عزی مخلاتی. او راست: 1- حاشیه بر شرح السبط بر الرحبیه. 2- کفایهالحفاظ لشرح بشارهالالحاظ فی علم الرسم و الاملاء، که در سال 1277 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا